- طهارت 1169
- پاكى و ناپاكى آب 662
- احكام خلوت 1
- استنجاء 0
- احكام جنابت 3
- أهل كتاب 14
- نجاسات 118
- آنكه در نماز از نجاست آن عفو شده است 2
- احكام میّت 193
- غسل 60
- وضو 73
- تيمم 21
- نماز 555
- وقتهاى نمازهاى روزانه و نافله هاى آنها 24
- قبله 11
- لباس نمازگزار 34
- مكان نمازگزار 26
- احكام اذان اقامه 14
- نيّت 5
- قيام 5
- قرائت 45
- سجده 36
- سجده سهو 3
- تشهّد 5
- سلام 1
- آداب و تعقيب نماز 6
- قنوت 8
- منافيات نماز 14
- نماز آيات 6
- نماز قضا 36
- اجير شدن 20
- نماز جماعت 101
- شك در نماز و افعال آن 2
- شكّ در ركعتها 1
- قضاى اجزاء فراموش شده 0
- نماز مسافر 83
- چيزهايی که سفر را می شکند 3
- برخى از نمازهاى مستحبّى 17
- كم و زياد بودن در نماز 0
- نماز میت 1
- رکوع 5
- نماز جمعه 28
- تكبيرة الاحرام 1
- روزه 318
- زكات 18
- خمس 228
- مصرف خمس 21
- موارد وجوب خمس 117
- مسائل متفرقه خمس 29
- امر به معروف و نهى از منكر 33
- خرید وفروش 377
- كسب های حرام 123
- ريش تراشيدن 24
- آداب تجارت 7
- شرايط فروشنده و خريدار 4
- شرايط عوضين 5
- دادن جنس و گرفتن وجه 6
- نقد و نسيه 19
- معاملات صرافى ( بيع صرف ) 1
- فروش ميوه ها و سبزيجات 0
- ربا 39
- خروج از ملکیت مالک به سبب یکی از نواقل 4
- شروط تجارت 13
- معاملات سفهی 1
- خرید وفروش طلا 6
- بيع فضولی 3
- حق به هم زدن معامله (خيار) 37
- ضمان در خريد وفروش 11
- اجاره 66
- وصيّت 37
- احكام وصيت 16
- موصى 1
- وصيت شده 1
- مسائل متفرقة 327
- استمناء 6
- مكارم اخلاق 8
- مزارعه ومساقات 2
- شركت 22
- تقاصّ كردن 2
- عاريه و وديعه 0
- حواله 0
- حجر ( ممنوع تصرف در مال ) 4
- صدقات 15
- رقص در اماکن متبرکه 0
- سحر و جادو و نظائر آنها 3
- اشياء گمشده 2
- حكم مال مجهول مالك 6
- مسائل مخصوص به تفسير 2
- احكام غرب زمين 0
- كار كردن در ادارات رسمى 3
- كشتن حشره ها 1
- تربت حسينى 0
- ياد گرفتن احكام 1
- حقوق ديگران 22
- وسواس 2
- نسب ها 7
- مدح ديگران 0
- بر پائى عيد و جشن 0
- دعا 8
- تاريخ 0
- صحت بعض كتابها و احاديث 7
- بعض مستحبات 5
- نصايح 7
- حيوان گمشده 0
- کامپیوتر و اینترنت 11
- نقاشی و مجسمه سازی 2
- احکام مساجد 28
- ارتباط با نامحرم در فضای مجازی 1
- حقوق معنوی 19
- توبه 7
- یارانه ها 1
- ماهواره 3
- تقلب 6
- رعایت قوانین حكومت اسلامی 16
- دعا 1
- احكام كفار 13
- سرقت و دزدی 6
- سیگار کشیدن 5
- صله رحم 7
- جنون 1
- اسراف 1
- حقوق والدین 7
- قرض و دين 62
- ازدواج 656
- احكام ازدواج 54
- احكام زناشويى 35
- آداب وسنن ازدواج 2
- جلوگیری از بارداری 9
- اولياى عقد 54
- اسباب محرميت 22
- رضاع (شير دادن) 2
- ازدواج مؤقت 59
- مهر 73
- احكام فرزندان 35
- نفقه 25
- عيبها وشرطها كه موجب فسخ شود 37
- محارم 9
- حقوق زوجین 43
- شروط ازدواج 32
- نزدیکی از پشت 7
- نزدیکی در زمان قاعدگی 6
- نشوز 8
- محرمات 28
- روابط زن و مرد 102
- زینت 18
- مسائل جنسى 11
- حجاب 15
- احكام لمس و نگاه کردن 29
- مسائل متفرقه ازدواج 5
- طلاق 149
- نذر 24
- غصب 11
- احياء موات 0
- صيد و ذباحه 24
- خوردنيها وآشاميدنيها 67
- ارث 87
- قصاص و ديات 77
- ديه نفس 8
- دیه جنین 5
- موجبات ضمان 8
- تغليظ دیه 3
- قسامه 7
- مسائل اعتقادى 87
- حج 247
- اصول و قواعد فقهی 11
- مضاربه 22
- وقف 156
- هدیه 31
- حدود 58
- جهاد 1
- اداری 16
- ادارات 14
- عهد و قسم 11
- بیت المال 1
- بهتان 1
- صلح 11
- جعاله 3
- تهمت 0
- قضاء 49
- رشوه 6
- شهادات 13
- رهن 17
- اقرار 6
- تقليد 88
- علم رجال 4
- مسائل اجتماعى 13
- وکالت 29
- مسائل مستحدثه 176
- قرآن کریم 16
- ودیعه 3
- ضمان 18
استفتائات برگزیده
اخیراً در فضای مجازی اصواتی به عنوان مواد مخدر شنیداری انتشار یافته که شنیدن آنان اثراتی همانند و بلکه بیشتر از مواد مخدر و مشروبات الکلی دارند با این اوصاف ؟ 1- آیا شنیدن این اصوات دارای حرمت شرعی می باشد ؟ 2- در صورت بروز حالت نامتعارف ناهوشیاری و نابهنجاری( ناشی از گوش دادن )، آیا اعمال مجازات شرعی (حد یا تعزیر) صحیح می باشد ؟
بنا بر نظر معظم له؛ بر فرض وجود خارجی چنین اصواتی که دارای اثرات مذکور باشد، شنیدن آن اصوات حرام است و دارای تعذیر می باشد.
اگر کسی مرتد شود و سپس مسلمان شود، آیا قضای نمازهای آن مدت که مرتد بوده بر او واجب است ؟
طبق فتوای معظم له، قضای نمازهای آن مدت واجب است.
اینجانبان متصدی و کارگزار و زمامدار و مجلس دار عزاداری در تکیه ای در یکی از شهرستان ها هستیم. حسب الوظیفه تصمیم بر این داشتیم که چندین شب عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را در تکیه بر پا کنیم، عده ای با آوردن این بهانه که اگر مراسم برگزار شود، موجب تبعات و گناه می شود مثلاً افراد فاسد چشم چرانی می کنند یا محتمل است که اشخاصی از این مراسمات سوء استفاده و گناه کنند، پیشنهاد به تعطیلی عزاداری اباعبدالله (علیه السلام) داده اند. آیا اینکه ممکن است بر حسب برگزاری عزاداری در حسینیه احتمالاً عده ای فاسق در این مجلس هم حضور یابند و گناه خود را انجام دهند بر ما که متصدی و کارگردان عزاداری هستیم، حجیت دارد که عزاداری را منحل کنیم؟ حکم واجب بر ما چیست؟
این نوع احتمال دادن خود یک وسوسه شیطانی است. برپایی شعائر حسینی و مراسم عزاداری اهل بیت (علیهم السلام) از اهم امور دینی است و بهتر است که از ورود این افراد به دسته عزاداری و هیئت منع نکنید و راه نصیحت و اصلاح ایشان را با کلمات شایسته و رفتار محبت آمیز در پیش گیرید.
اگر زنی به صورت چند ماهه صیغه مردی شده و سپس نخواهد به رابطه ادامه دهد، آیا می تواند مهریه خود را ببخشد یا مهری که گرفته را پس دهد و خود را یک طرفه از زوجیت مرد برهاند یا اینکه اتمام رابطه زوجیت موقت، منحصر به اتمام مدت یا بذل مدت توسط مرد است و ربطی به بذل مهریه یا استرداد آن ندارد؟
عقد موقت تنها به وسیله تمام شدن مدت و یا بذل مدت توسط زوج فسخ می شود، مگر آنکه در ضمن عقد، وکالت در بذل مدت از مرد گرفته شده باشد.
حکم شرعی کسی که نسبت محرمیت (ادعای زوجیت) و ادعای ارث را به صورت غیر واقعی به شخص دیگری بدهد، چیست؟
اثبات موضوع شرعی مانند زوجیت، نیازمند به بینه شرعی (شهادت دو نفر عادل) دارد.
در صورتی که بین زن و شوهری ملاعنه رخ دهد و شوهر نفی ولد کند.
1ـ رابطه محرمیت این کودک با ملاعن چگونه است؟ آیا در صورتی که کودک دختر باشد، در آینده می تواند با او ازدواج کند؟
2ـ رابطه محرمیت این کودک با بستگان نسبی و رضاعی و سببی مرد لاعن چگونه است؟ آیا می تواند این دختر با برادران مرد لاعن یا پدران او ازدواج کند؟
3ـ در صورتیکه مرد پس از ملاعنه و نفی ولد پشیمان گردد و رجوع کند، رابطه محرمیت این کودک با ملاعن و بستگان نسبی و رضاعی و سببی این مرد چگونه است؟
1ـ رابطه محرمیت این کودک با ملاعن چگونه است؟ آیا در صورتی که کودک دختر باشد، در آینده می تواند با او ازدواج کند؟
2ـ رابطه محرمیت این کودک با بستگان نسبی و رضاعی و سببی مرد لاعن چگونه است؟ آیا می تواند این دختر با برادران مرد لاعن یا پدران او ازدواج کند؟
3ـ در صورتیکه مرد پس از ملاعنه و نفی ولد پشیمان گردد و رجوع کند، رابطه محرمیت این کودک با ملاعن و بستگان نسبی و رضاعی و سببی این مرد چگونه است؟
1) این کودک با ملاعن محرم است و نمی تواند با او ازدواج کند.
2) این کودک با بستگان مرد ملاعن محرم نیست و می تواند با آن ها ازدواج کند.
3) در صورتیکه واقعاً فرزند این مرد باشد یعنی مرد بین خود و خدای خود او را فرزند خود می داند، با بستگان آن مرد نیز محرم است.
2) این کودک با بستگان مرد ملاعن محرم نیست و می تواند با آن ها ازدواج کند.
3) در صورتیکه واقعاً فرزند این مرد باشد یعنی مرد بین خود و خدای خود او را فرزند خود می داند، با بستگان آن مرد نیز محرم است.
همانگونه كه استحضار داريد در روزهای ماه محرم اغلب افراد نسبت به پخش نذری از قبيل شير، شربت و اطعام اقدام می نمايند. با عنايت به خشكسالی بوجود آمده، می خواستيم اين نذورات را در غالب جيره خشک غذايی و آب معدنی به آن منطقه ارسال نمائيم كه عده ای مردد هستند كه آيا از نظر شرعی صحيح می باشد يا خير، فلذا از آن مرجع عاليقدر تقاضا داشته تا حكم شرعی را بيان فرمايند.
چنانچه صیغه خاص نذر ـ که در رساله علمیه ذکر شده ـ خوانده باشد، واجب است در همان مصرف نذر که نامبرده شده، مصرف نمایند؛ لیکن اگر صیغه خاص نذر خوانده نشده باشد، جایز است در قالب جیره غذائی و آب معدنی و ... مصرف شود.
آیا انجام تغییرات ساختمانی در بنای مسجدی که واقف طبق وقفنامه و اسناد رسمی و محضری، تنها بنام مسجد وقف نموده ولاغیر؛ و اجاره دادن فضای آشپزخانه و زیرزمین و... آن مسجد، برای انجام امور اقتصادی و تجاری و درآمدزایی (کترینگ و تهیه و عرضه غذا و نوشیدنی)، جایز است؟
چنانچه واقف تصریح نموده باشد که نباید بناهای مذکور را برای انجام امور اقتصادی و تجاری و غیره اجاره داد؛ در این صورت جایز نیست وگرنه اشکالی ندارد.
1ـ استفاده از دستگاه موسیقی سنتی که در سالیان گذشته تا به امروز به صورت ساز و دهل مخصوص مراسم تعزیه خوانی بوده و احیای این شعیره را به دنبال دارد، چه حکمی دارد؟ 2 ـ استفاده از لباس طرح قدیم مخصوص شبیه خوان های مرد در نقش زن در تعزیه که به صورت چادر های عربی قدیمی (قجری) و روبند های مخصوص(برقه) به منطقه استان هرمزگان بوده، چه حکمی دارد؟ 3 ـ آیا اجرای مجلسی در وصف عروسی حضرت قاسم که به صورت حزین برگزار می گردد، محل اشکال است یا تایید؟
1) چنانچه آن موسیقی مناسب مجالس اهل فسق و فجور نباشد و موجب هتک حرمت شعائر حسینی نشود، اشکال ندارد؛ اما اگر مناسب مجالس فسق و فجور باشد و یا مناسب مجالس عزاداری نباشد، اشکال دارد.
2) اشکال ندارد.
3) اگر این عمل مستند به یکی از کتب مقتل باشد و با رعایت حرمت شعائر باشد، اشکال ندارد.
2) اشکال ندارد.
3) اگر این عمل مستند به یکی از کتب مقتل باشد و با رعایت حرمت شعائر باشد، اشکال ندارد.
اگر قاتل در قتل عمد قبل از قصاص و استیذان از حاکم برای قصاص فوت کند و در میان ورثه مقتول صغار باشد با توجه به حرمت هدر دمای مسلمین و عمومات دال بر احترام به دم، آیا می توان از ماترک قاتل دیه مطالبه کرد؟
بله، دیه از ماترک میت برداشته می شود.
وصيت به ثلث
سوال : در صورتی که وصیت کننده برای ثلث مال خود میزانی را معین نموده مثلاً چند سال نماز و روزه استیجاری و مبلغی را برای چند سال عزاداری حقه سید الشهداء علیه السلام و غیره طبق دستور العمل موصی توسط وصی عمل شود آنچه اضافه می گردد پس از انجام کامل دستور موصی آیا وصی می تواند مازاد بر وصیت از ثلث را بین ورثه تقسیم نماید. مستدعی است حکم شریعت حقهی سید المرسلین صلی الله علیه و آله را بیان فرمایید.
جواب : در صورتی که وصیت کننده میزان معینی را جهت نماز و روزه استیجاری و عزاداری سید الشهدا علیه السلام معین نموده است، نه بیشتر از آن، پس از انجام موارد مذکور چنانچه مبلغی اضافه بیاید طبق سهم الارث بین ورثه تقسیم می شود؛ اما اگر آن میزان را به این جهت ذکر کرده است که ثلث را در کمتر از آن صرف نکنند کل ثلث را بایستی در آن موارد مصرف کنند.
وصیت
سوال : شخصی به سه نفر که امورش را بر عهده گرفته اند، وصیت کرده تا پس از فوتش خانه مسکونی، باغ و وسایل دیگر او را فروخته و بعد از خرج کفن و دفن، باقی مانده آن را به مسجدی که در حال ساخت بوده به مصرف برسانند. با توجه به اینکه مسجد مزبور به اتمام رسیده و هیچ گونه نیازی ندارد، آیا می توان پول فروش خانه، باغ و سایر وسایل را در مصارف عمومی دیگر مانند غسال خانه، راه و غیره استفاده نمود؟
جواب : پول فروش اشیاء مذکور باید در امور و شئون مسجد مورد نظر مصرف شود و لو اینکه در آینده نزدیک مورد نیاز مسجد باشد و در غیر این صورت در مسجد دیگر صرف شود ولی صرف آن در غسال خانه، راه و غیره جایز نیست.
وصیت خلاف سهم الارث مشروع
سوال : آیا شخص می تواند در وصیتش نسبت به سهم الارث فرزندانش خلاف دستور اسلام و قانون مدنی و آنگونه که خود صلاح می داند تصمیم گیری نماید. و اینکه آیا شخصی می تواند وصیت کند که بعد از مرگش به فرزند فرزند فوت شده اش ارث برسد با اینکه فرزندان دیگری داشته باشد. (مثلاً بگوید بعد از مرگم به این نوه ام که پدرش فوت شده هم مثل دیگران ارث برسد)؟
جواب : در صورتی که وصیت کند با وجود فرزندان، نوه اش حق الارث داشته باشد نافذ نیست ولی چنانچه مورد وصیت چنین باشد که به او از ترکه به مقدار سهم الارث بقیه فرزندان بپردازند، در صورتی که مازاد بر ثلث ترکه نباشد نافذ است و چنانچه بیشتر از آن باشد، اگر بقیه وراث اجازه کنند اشکال ندارد و الا نسبت به مازاد بر ثلث نافذ نیست.
وصیت
سوال : شخصى وصيت به قسمتى از اراضى كشاورزى خود بعنوان ثلث مى نمايد كه وصى پس از گذشت مدتى به علت اينكه اين اراضى دسترسى به آب نداشتند از حيز انتفاع خارج و با ملك ديگر زراعى كه درآمد بيشتر دارد با نظريه دو كارشناس رسمى دادگسترى معاوضه مى كند تا بنحو صحيح به وصيت عمل شده باشد، مرقوم فرمائيد آيا اين معاوضه صحيح مى باشد يا خير؟ و آيا اداره اوقاف مى تواند اين معاوضه را بهم بزند يا خير؟
جواب : اگر معاوضه زمين جزء محدوده وصايت او باشد و او طبق شروط شرعى و تعيين شده معاوضه كند، این معاوضه نافذ است.
وصیت
سوال : اگر پدر به فرزندانش وصيت كند كه خانه او را نفروشند، آيا فروش خانه بعد از وفات او حرام است و آيا اجراى اين وصيت واجب است؟
جواب : اگر بهاى آن از ثلث تركه تجاوز نكند اجراي وصيت واجب است.
وصیت
سوال : شخصى يك فرزند بيشتر ندارد و به محروميت او از ارث وصيت نموده است. بفرماييد:
1. آيا وصيت به حرمان او از ارث باطل است يا تا ثلث وصيت صحيح و به مقدار ثلث از سهم او كسر مى گردد، مگر اين كه او نسبت به تمام اجازه دهد؟
2. در صورت صحت وصيت مذكور تا ثلث، آيا بايد ثلث را در خيرات صرف نمود؟
1. آيا وصيت به حرمان او از ارث باطل است يا تا ثلث وصيت صحيح و به مقدار ثلث از سهم او كسر مى گردد، مگر اين كه او نسبت به تمام اجازه دهد؟
2. در صورت صحت وصيت مذكور تا ثلث، آيا بايد ثلث را در خيرات صرف نمود؟
جواب : 1) به مقدار ثلث نافذ است يعنى از ثلث مال كه حق ميت است ارث نمى برد.
2) اگر براى ثلثش در امور خيريه مصرف معين كرده باشد بايد در آن صرف گردد و اگر تنها قصد داشته كه به فرزندش ارث نرسد، مقدار ثلث به طبقات بعدى از ورثه مى رسد.
2) اگر براى ثلثش در امور خيريه مصرف معين كرده باشد بايد در آن صرف گردد و اگر تنها قصد داشته كه به فرزندش ارث نرسد، مقدار ثلث به طبقات بعدى از ورثه مى رسد.
تصرف در عین
سوال : آيا ورثه مى توانند در عينى كه منافع آن براى ديگرى وصيت شده تصرف نمايند؟ استدلال حقوقى آن چگونه است؟
جواب : تصرفاتى كه در راستاى اجراى وصيت باشد جايز است و اگر متولى خاص براى آن قرار داده شده بايد اذن وى نيز اخذ شود.
اهدای اعضا
سوال : آیا وصیت بر فروش یا اهدای اعضای بدن جایز است؟
جواب : اگر در زمان حیات از خود شخص اجازه گرفته باشند یا میت وصیت به اهداء عضو خود کرده باشد اهداء اعضاء بدن جایز است و اما فروش آن محل اشکال است و باید پرداخت مال در مقابل اجازه ولی باشد.
وصیت
سوال : پدر مرحوم ما ساکن نجف اشرف بوده که در سال 1349 با اجبار حزب بعث ملعون به ایران تبعید شد در حالی که تمام اموال و دارایی های خود بجز بخش اندکی از آن را در عراق باقی گذاشت. ده سال قبل از فوت ایشان، مرحوم وصیت نامه ای نزد مرجع تقليد خود تنظیم کرده که درآن وصی خود را، برادر بزرگتر و البته از مادری دیگر تعیین نموده و ضمن وصیت آمده که پس از فوت او و تجهیز و کفن و دفن، اموال او را جمع کند و خمس آل محمد (علیهم السلام) را بیرون آورده و به مرجع خود تسلیم کند. اما نکته حائز اهمیت این است که در وصیت نامه ذکر شده (وذلک من تاریخ تصفیت اموالی وحساباتی مع سماحته الی یوم وفاتی) که ما استنباط می کنیم اشاره بعد از وصیت تا به امروز باشد و شامل قبل نمی گردد، چون او سال به سال خمس را با مرجع حساب کرده است.
1. با تمام این تفاصیل وصی می خواهد تمام خمس و ثلث را از اول عمر تا به امروز حساب کند. متمنی است حضرتعالی امر را برای ما روشن کنید تا آنچه به مرضی حق تعالی است عمل کنیم. و اینکه آیا ما می توانیم مسئله خمس را خودمان به عهده بگیریم و از دخالت وصی جلوگیری کنیم؟
2. چون وصی به هیچ وجه حاضر نیست در محاسبه اموال مرحوم حسابی را ارائه کند و نیز به ما ثابت شده است که ایشان در حساب و کتاب اصلاً مراعات انصاف را نمی کند و اعظم دارایی مرحوم را کتمان می کند، آیا در این صورت ما می توانیم او را به علت سلب اعتماد از ایشان از وصی بودن خلع کنیم؟
3. وصی با بهانه هایی که عملاً حکم فریب داشته، باقی ورثه را مجبور به فروش املاک نموده که اکثر ورثه ناراضی بوده و بعدها معلوم شده که خود با قیمت پایین خریدار این املاک بوده و با گذشت زمان قیمت این املاک چندین برابر شده است در عین اینکه این امر حق ورثه بوده ولی از باب حیا و شرم با عدم رضایت قبول کرده اند. آیا این معامله صحیح و شرعی است؟
1. با تمام این تفاصیل وصی می خواهد تمام خمس و ثلث را از اول عمر تا به امروز حساب کند. متمنی است حضرتعالی امر را برای ما روشن کنید تا آنچه به مرضی حق تعالی است عمل کنیم. و اینکه آیا ما می توانیم مسئله خمس را خودمان به عهده بگیریم و از دخالت وصی جلوگیری کنیم؟
2. چون وصی به هیچ وجه حاضر نیست در محاسبه اموال مرحوم حسابی را ارائه کند و نیز به ما ثابت شده است که ایشان در حساب و کتاب اصلاً مراعات انصاف را نمی کند و اعظم دارایی مرحوم را کتمان می کند، آیا در این صورت ما می توانیم او را به علت سلب اعتماد از ایشان از وصی بودن خلع کنیم؟
3. وصی با بهانه هایی که عملاً حکم فریب داشته، باقی ورثه را مجبور به فروش املاک نموده که اکثر ورثه ناراضی بوده و بعدها معلوم شده که خود با قیمت پایین خریدار این املاک بوده و با گذشت زمان قیمت این املاک چندین برابر شده است در عین اینکه این امر حق ورثه بوده ولی از باب حیا و شرم با عدم رضایت قبول کرده اند. آیا این معامله صحیح و شرعی است؟
جواب : 1) چنانچه احتمال می دهید که پدرتان سال به سال خمس را با مرجع حساب کرده، دیگر در ما ترک ایشان خمس باقی نمی ماند و ما ترک باید بین ورثه تقسیم گردد.
2) اگر اطمینان به عدم کفایت او برای وصایت دارید با مراجعه به حاکم شرع می توانید ضمّ امین کرده و در صورت عدم امکان حاکم او را خلع نماید.
3) در صورتی که ورثه رضایت به فروش املاک خود نداده باشند، بیع باطل است.
2) اگر اطمینان به عدم کفایت او برای وصایت دارید با مراجعه به حاکم شرع می توانید ضمّ امین کرده و در صورت عدم امکان حاکم او را خلع نماید.
3) در صورتی که ورثه رضایت به فروش املاک خود نداده باشند، بیع باطل است.
وصیت
سوال : شخصی فوت نمود و پدرم را وصی بر ثلث خود قرار داد که آن را در نماز و روزه ی ما فی الذمه ی او به مدت سی سال و رد مظالم و خیرات و غیره مصرف نماید. پدرم ورقه ای نوشت و جمعی از مسلمین را بر خود گواه گرفت و در آن انفاق ثلث موصی به در امور مذکوره و موصی بهای آن شخص را بر اوصیای خود واجب نمود. پس از مدتی پدرم فوت نمود و اینجانب را وصی خویش تعیین کرد. اینجانب در وصیتنامه ی پدرم متنی دال بر آنچه در آن ورقه نوشته شده نیافتم، کما اینکه بقاء اشتغال ذمه ی پدرم تا لحظه ی وفات به ثلث آن شخص نیز نفی نشده است. لازم به ذکر است که ورثه ی پدرم به گمان اینکه ثلث آن شخص از جمله ترکه مورثشان می باشد آن را تصرف نمودند.
1. آیا مفاد آن ورقه برای اینجانب در مقام وصی پدرم الزام آور است و به فرض اینکه الزام آور باشد تکلیف شرعی اینجانب به عنوان وصی پدرم در قبال ثلث آن شخص چیست؟
2. تکلیف شرعی اینجانب به عنوان وارث ذمه ی پدر و متصرف در ثلث آن شخص بقدر استحقاقم در وقت حاضر چیست؟
3. راه حصول برائت ذمه ی اینجانب و پدرم از ثلث آن شخص به چه طریق ممکن می باشد؟
1. آیا مفاد آن ورقه برای اینجانب در مقام وصی پدرم الزام آور است و به فرض اینکه الزام آور باشد تکلیف شرعی اینجانب به عنوان وصی پدرم در قبال ثلث آن شخص چیست؟
2. تکلیف شرعی اینجانب به عنوان وارث ذمه ی پدر و متصرف در ثلث آن شخص بقدر استحقاقم در وقت حاضر چیست؟
3. راه حصول برائت ذمه ی اینجانب و پدرم از ثلث آن شخص به چه طریق ممکن می باشد؟
جواب : اگر بدانید یا شاهد عادلی شهادت بدهد که مبلغ مشخصی از اموال پدرتان (ترکه) برای آن شخص می باشد، نمی توانید در آن تصرف نمایید و باید در اموری که موصی پدرتان را در آن امور (موصی به) وصی قرار داده بود، خرج نمایید و اگر مقدار آن مبلغ مشخص نباشد، آن مقدار که یقین دارید از آن شخص به پدرتان منتقل شده است را در امور خیری که موصی به آن وصیت کرده خرج نمایید و در غیر این دو صورت شما وظیفه ای نسبت به وصیت موصی ندارید.
وصیت نامه
سوال : پدری چند قطعه زمینش را به نسبت دو سهم برای پسر و یک سهم برای دختر بین فرزندان عاقل و بالغش تقسیم می کند و در مورد هزینه برای نماز و روزه اش با استفاده از یکی از زمین ها با نظارت وصی و ناظر سفارش می کند و در مورد یکی دیگر از زمین ها سفارش به تقسیم بین ورثه ی مذکور پس از فوت خود می کند، همچنین در همان سند اعلام می دارد تا زمانی که زنده است این املاک در تصرف خودش می باشد و خود و هیچ یک از ورثه حق واگذاری را ندارند. این سند به امضای کلیه ی ورثه رسیده است. آیا این نوشته حکم وصیت نامه را دارد؟
جواب : چنان چه آن چند قطعه زمین را در زمان حیات خود به فرزندانش هبه کرده باشد و فرزندان او آن زمین ها را قبض کرده باشند، حکم هبه مشروطه را دارد، لذا این چند قطعه زمین بعد از فوت او جزء ترکه محسوب نمی شود و فرزندان مالک آن قطعات از زمین هستند، همچنین آن یک قطعه از زمین که برای نماز و روزه سفارش کرده است حکم وصیت را دارد که باید از آن مبلغ نماز و روزه تهیه شود و بعد از دادن مبلغ آن به اجیر آن قطعه زمین به همراه بقیه ی ارث بین ورثه تقسیم شود.
وصایت
سوال : معروض می دارد زمينی است که بخشی از آن، حسب وصيت پدربزرگم (پدرِ پدر)، بعنوان ثلث برای کارهای خير قرار داده شده بود. بعد از فوت ايشان، پدرم که وصی پدر بزرگم بودند، موفق به فروش آن زمين و مصرف ثلث نشدند و بدون تعيين وصی از دنيا رفتند. از مرحوم پدر بزرگم يک فرزند پسر و چند نفر فرزند دختر باقيمانده است. اکنون که زمان فروش آن زمين فرا رسيده موضوع وصی اهميت يافته است. لطفاً با توجه به عرائض ذيل مشخص فرمائيد، آيا وظيفه ای به عنوان وصی متوجه اينجانب می باشد يا خير؟
1- مرحوم پدرم آن قسمت از زمين که مربوط به ثلث بود را، بصورت قولنامه غير محضری به اينجانب واگذار کرده و فرمودند: اين قسمت از زمين مربوط ثلث است ،که به نام شما قولنامه می کنم. (على الظاهر مى خواستند اختيار آن بعد از وفاتشان با من باشد).
2- اينجانب فرزند بزرگ مرحوم پدرم می باشم.
3- بر اساس وکالتنامه رسمى موجود، در زمان حيات مرحوم پدرم ، وکيل ايشان بوده ام.
4- با نظر مرحوم پدرم ، در زمان فوت مرحوم مادرم ، بعنوان وصی دوم بعد از مرحوم پدرم ، در وصيت نامه مرحوم مادرم ، تعيين شدم.
5- با اينکه مرحوم پدرم در قيد حيات بودند، ايشان اختيار مصرف ثلث مرحوم مادرم در امور خير را،به اينجانب واگذار نموده بودند.
6- مقداری از ثلث مادرم بصورت سهام يک کارخانه بود که مرحوم پدرم در زمان حيات، به نام اينجانب نمودند تا در زمان ممکن نسبت به مصرف آن در امور خير اقدام نمايم.
1- مرحوم پدرم آن قسمت از زمين که مربوط به ثلث بود را، بصورت قولنامه غير محضری به اينجانب واگذار کرده و فرمودند: اين قسمت از زمين مربوط ثلث است ،که به نام شما قولنامه می کنم. (على الظاهر مى خواستند اختيار آن بعد از وفاتشان با من باشد).
2- اينجانب فرزند بزرگ مرحوم پدرم می باشم.
3- بر اساس وکالتنامه رسمى موجود، در زمان حيات مرحوم پدرم ، وکيل ايشان بوده ام.
4- با نظر مرحوم پدرم ، در زمان فوت مرحوم مادرم ، بعنوان وصی دوم بعد از مرحوم پدرم ، در وصيت نامه مرحوم مادرم ، تعيين شدم.
5- با اينکه مرحوم پدرم در قيد حيات بودند، ايشان اختيار مصرف ثلث مرحوم مادرم در امور خير را،به اينجانب واگذار نموده بودند.
6- مقداری از ثلث مادرم بصورت سهام يک کارخانه بود که مرحوم پدرم در زمان حيات، به نام اينجانب نمودند تا در زمان ممکن نسبت به مصرف آن در امور خير اقدام نمايم.
جواب : چنانچه مجموعه قرائن مذكور موجب اطمينان شما به وصى قراردادن شما توسط مرحوم پدر بوده، وصى مى باشيد در غير اين صورت احتياطاً تصرفات شما در ثلث مذكور با اجازه حاكم شرع باشد.
احكام وصيت
سوال : 1- آيا جواز رجوع از وصيت از حقوق قائم به شخص موصی است يا قابل واگذاری به وکيل و وصی و وارث می باشد؟
2- آيا رهن دادن موصی به پس از وصيت، رجوع از وصيت محسوب می شود يا وصيت صحيح است و فقط موصی در صورت تمايل به گرفتن موصی له به پرداخت ديون ملزم می گردد يا ورثه بايد دين را بپردازند و سپس موصی به را به موصی له بدهند؟
3- هرگاه زمينی را برای ديگری وصيت کند و پس از مدتی موصی در آن زمين ساختمان بنا کند آيا رجوع از وصيت محسوب می شود؟
4- آيا جواز رجوع از وصيت و جواز تغيير وصی با شرط قابل اسقاط است؟
5- هرگاه شخصی خانه ای را وصيت کند و سپس آن را پنج ساله اجاره دهد و قبل از سررسيد اجاره موصی وفات کند آيا وصيت باطل است يا هردو صحيح است؟
2- آيا رهن دادن موصی به پس از وصيت، رجوع از وصيت محسوب می شود يا وصيت صحيح است و فقط موصی در صورت تمايل به گرفتن موصی له به پرداخت ديون ملزم می گردد يا ورثه بايد دين را بپردازند و سپس موصی به را به موصی له بدهند؟
3- هرگاه زمينی را برای ديگری وصيت کند و پس از مدتی موصی در آن زمين ساختمان بنا کند آيا رجوع از وصيت محسوب می شود؟
4- آيا جواز رجوع از وصيت و جواز تغيير وصی با شرط قابل اسقاط است؟
5- هرگاه شخصی خانه ای را وصيت کند و سپس آن را پنج ساله اجاره دهد و قبل از سررسيد اجاره موصی وفات کند آيا وصيت باطل است يا هردو صحيح است؟
جواب : ـ 1- موصی مى تواند در زمان حيات خود شخصی را وکيل در رجوع قرار دهد. ولکن وارث يا قيّم را بعد از فوت نمی تواند وکيل در رجوع قرار دهد.
2- رهن دادن موصی به، اماره بر رجوع نيست.
3- ممکن است عرفا دلالت بر رجوع از وصيت کند و با اختلاف موارد فرق می کند.
4- خير قابل اسقاط نمی باشد.
5- هر دو (وصيت و اجاره) صحيح مى باشند و پس از سر رسيد مدت اجاره به وصيت عمل مي شود.
2- رهن دادن موصی به، اماره بر رجوع نيست.
3- ممکن است عرفا دلالت بر رجوع از وصيت کند و با اختلاف موارد فرق می کند.
4- خير قابل اسقاط نمی باشد.
5- هر دو (وصيت و اجاره) صحيح مى باشند و پس از سر رسيد مدت اجاره به وصيت عمل مي شود.
احكام وصيت
سوال : الف- چنانچه فردی اقدام به خودکشی کند و سپس وصيت کند، بفرماييد:
1) اگر اقدام به خودکشی کند ولی مجروح گردد و سپس وصيت کند و اشتباه در مداوای وی موجب مرگ او شود آيا وصيت او نافذ است؟
2) هرگاه اقدام به خودکشی کند و سپس وصيت کند آيا وصيت او رأسا باطل است يا با اجازه وارث نافذ و صحيح است؟
3) هرگاه اقدام به خودکشی کند و سپس تصرفات تنجيزی انجام دهد آيا ملحق به وصيت است و تصرفات او نافذ نيست؟
ب- شخصی يک فرزند بيشتر ندارد و به محروميت او از ارث وصيت نموده است. بفرماييد:
1) آيا وصيت به حرمان او از ارث باطل است يا تا ثلث وصيت صحيح و به مقدار ثلث از سهم او کسر می گردد مگر اين که او نسبت به تمام اجازه دهد؟
2) در صورت صحت وصيت مذکور تا ثلث، آيا بايد ثلث را در خيرات صرف نمود؟
1) اگر اقدام به خودکشی کند ولی مجروح گردد و سپس وصيت کند و اشتباه در مداوای وی موجب مرگ او شود آيا وصيت او نافذ است؟
2) هرگاه اقدام به خودکشی کند و سپس وصيت کند آيا وصيت او رأسا باطل است يا با اجازه وارث نافذ و صحيح است؟
3) هرگاه اقدام به خودکشی کند و سپس تصرفات تنجيزی انجام دهد آيا ملحق به وصيت است و تصرفات او نافذ نيست؟
ب- شخصی يک فرزند بيشتر ندارد و به محروميت او از ارث وصيت نموده است. بفرماييد:
1) آيا وصيت به حرمان او از ارث باطل است يا تا ثلث وصيت صحيح و به مقدار ثلث از سهم او کسر می گردد مگر اين که او نسبت به تمام اجازه دهد؟
2) در صورت صحت وصيت مذکور تا ثلث، آيا بايد ثلث را در خيرات صرف نمود؟
جواب : ـ الف:
1) بله نافذ است.
2) وصيت نافذ است.
3) تصرفات نافذ است و اگر خوکشی کشنده باشد و موجب مرگش شود از منجزات مريض بوده و در ثلث نافذ می باشد.
ب:
1) به مقدار ثلث نافذ است يعنی از ثلث مال که حق ميت است ارث نمی برد.
2) اگر از برای ثلثش مصرف در امور خيريه معين کرده باشد بايد در آن صرف گردد و اگر تنها قصد داشته فرزندش را از ارث محروم کند و نخواسته باشد که ترکه اش به ارث نرسد مقدار ثلث به طبقات بعدی از ورثه می رسد.
1) بله نافذ است.
2) وصيت نافذ است.
3) تصرفات نافذ است و اگر خوکشی کشنده باشد و موجب مرگش شود از منجزات مريض بوده و در ثلث نافذ می باشد.
ب:
1) به مقدار ثلث نافذ است يعنی از ثلث مال که حق ميت است ارث نمی برد.
2) اگر از برای ثلثش مصرف در امور خيريه معين کرده باشد بايد در آن صرف گردد و اگر تنها قصد داشته فرزندش را از ارث محروم کند و نخواسته باشد که ترکه اش به ارث نرسد مقدار ثلث به طبقات بعدی از ورثه می رسد.
احكام وصيت
سوال : 1 - مغازه ای در ملکيت چند فرد است (مال مشاعی) مالکان آن مغازه توافق بر اجاره دادن آن کرده اند الاّ يک نفر که عناداً خواستار تعطيلی آن مغازه است. مرقوم فرماييد که حق کدام مقدم است و آيا آن مغازه بايد تعطيل شود؟
2- فردی وصيت کرده که آن کارخانه وقف باشد. مرقوم فرماييد که آيا اين وصيت صحيح است. با توجه به اينکه ايشان وصيت به نتيجه کرده اند و وصيت به وقف بودن کرده اند نه وقف کردن و در صورت صحيح بودن اين وصيت ورثه بايد بعد از فوت ايشان آن مال را وقف کنند يا به مجرد فوت آن مال خود به خود وقف می شود بدون احتياج به اجراء صيغه وقف؟
2- فردی وصيت کرده که آن کارخانه وقف باشد. مرقوم فرماييد که آيا اين وصيت صحيح است. با توجه به اينکه ايشان وصيت به نتيجه کرده اند و وصيت به وقف بودن کرده اند نه وقف کردن و در صورت صحيح بودن اين وصيت ورثه بايد بعد از فوت ايشان آن مال را وقف کنند يا به مجرد فوت آن مال خود به خود وقف می شود بدون احتياج به اجراء صيغه وقف؟
جواب : ـ 1- اگر با تعطيلی مغازه ساير شرکاء متضرر می شوند می توانند اجاره دهند. و احوط آن است که از حاکم شرع اجازه بگيرند.
2- خير صحيح نمی باشد.
2- خير صحيح نمی باشد.